28 سالگی در گوشه ای از خاورمیانه

آخرین مطالب
  • ۰
  • ۰

شروع کن دیگه

یکی از بزرگترین ایرادهام اینه که وقتی یه کاری رو میکنم توش غرق نمیشم،تو دوره های زمانی مختلف از زندگیم لذت نمیبرم و غرق نمیشم تو کارهام و از اون دوره هیچی نمیفهمم.

میخوام از این به بعد هم سخت کار کنم هم خیلی بهم خوش بگذره.

نگارا میگه هر کاری رو که میخوای از روی عشق انتخاب کن و انجام بده و بعد برو کار بعدی،کار بعدی،همینطوری ادامه بده.یا مثلا میشه گفت زندگی تو هر راهی انداختت فک کردی الان وقتشه شروع کن به انجام دادن.

مثلا من الان میخوام به امید خدا شروع کنم 7 ماه برای ارشد درس بخونم.بعد به کار عمرانی و پول فک میکنم و میخوام از این مسیر حسابی لذت ببرم.

همینطور ورزش و کار مورد علاقم.شاید چیزای خفنی نباشه اما چرا نباید لذت ببرم عشقای منن.

  • آناهید هیچی
  • ۰
  • ۰

اینکه آدم کلا ندونه چیکار کنه ام مسئله جالبیه...مثل من.

اینکه چی از خودم میخوام واقعا...

قدیما فک میکردم باید مثل یه مرد زحمت بکشم و تلاش کنم و مردونه زندگی کنم.

بعد دیدم نه...

الان که تو سازمانی که میرم دارم یه سری زنا رو میبینم که بعد از سال ها مردونه تلاش و زندگی کردن به هیچ جای خاصی نرسیدن.به عنوان یک زن هیچ زیبایی و ظرافتی براشون نمونده،هیچ اخلاق خوبی،هیچ دستاوردی،از لحاظ مالی ام همینطور.حتی یه ماشین برای خودشون ندارن.در حد پراید حتی و البته انتظاری ام ندارن...یه سفر نرفتن.یه تیکه لباس خفنم تا حالا برای خودشونم نخریدن و البته درامد و تحصیلات خوبی دارن...

پس چرا اینطوری ان؟؟؟؟خیلی من واسشون ناراحتم.

خیلی سعی میکنم تشویقشون کنم به خودشون برسن.سعی میکنم بهشون روحیه بدم تشویقشون میکنم به قرتی بازی حتی J

این شد که دیدم اگه تو خونه نشستن و از مرد انتظار داشتن بشه یه زندگی به خوبی زندگی شادی و صنم و آرزو به شیکی اونا به آرامش و اخلاق خوب و زیبایی و سواد به جا و سفرهای خفن،پس عین اونا شیم...

یه چند هفته است که تو این فکرام که دیدم نه اینم نمیشه من نیستم همچین داستانیو.

که هیچ تلاشی نکنم و تو خونه بشینم که یه مرد خوب و حفن پیدا شه و بیاد خرجمو بده خیلی مسخرست واسه من باعث عذابه...

پس دیدم تعادل...لذت بردن...هم باید زنونگی و زیبایی و حس ها و خواسته ها و غرایض دخترونت تو اولویت باشه هم هدف هات...

  • آناهید هیچی
  • ۰
  • ۰

اولین چیزی که من توی ورزش یاد گرفتم این بوده که کسی که میخواد تازه ورزش رو شروع کنه به ورزش علاقمند کنم اما خستش نکنم.با چندتا حرکتی که مطمئنم جواب میده رو بدنش با حرکت های ساده اما پرتکرار وگاهی با تمرین های خاص و سخت که ببینه قابلیت های لازم رو داره.خودمم اینطوری عاشق ورزش شدم.

  • آناهید هیچی
  • ۰
  • ۰

یافتم

یکی از کشفای بزرگمم اینه که باید به خودم یه جوری انگیزه بدم قبل از انجام کارهام.دیدن عکس مربوط به اون قضیه یا رفتن به یه سری جاها خیلی بهم این انگیزه رو میده.

مثلا وقتی حال ورزش ندارم دیدن عکس ورزشکارای خوش هیکل و موفقیت هاشون،وقتی حال درس ندارم دیدن پیج این آدم درس خونا چه ایرانی چه خارجی و موفقیت هاشون و حس و حالشون و تو همه چی خلاصه.

خوندم مطلب راجه به اون قضیه هم بهم خیلی انگیزه میده.

  • آناهید هیچی
  • ۰
  • ۰

از حد متوسط فراتر باش.از حد متوسط فراتر باش.از حد متوسط فراتر باشه

  • آناهید هیچی
  • ۰
  • ۰

یه حال خاصی ام

من عاشق کارمم و حتی از اینکه جمعه ها تعطیلم ناراحتم،امروز هم یکی از بهترین روزهای کاری من بود اما من همش ناراحت بودم و یک ذره هم لذت نبردم.

از 8 صبح بیدار میشم و میرم سرکار اما شبا نمیتونم بخوابم...

کاش مامانم بی مشکل خوب شه...ایشالا.

میخوام تو هر فیلدی که هستم جزو 10 نفر اول اون فیلد باشم به قول محمدرضا.هر چی بیشتر میگذره از سطح معمولی رو به پایین بیشتر متنفر میشم.

  • آناهید هیچی
  • ۰
  • ۰

تصمیم

تصمیم جدیدمم اینه که تا اخلاقام درست نشده و مشکلات درونیم حل نشده کسی نیاد تو زندگیم...

  • آناهید هیچی
  • ۰
  • ۰

حال این روزا

یه مهمونی داشتیم و این چند روز حسابی کار خونه کردم و به مامانم کمک کردم.غذا و دسر درست کردم.بعد به این فک میکردم که چقدر کار هست که باید آدم توی خونه انجام بده تا خونه،خونه بشه و صفا پیدا کنه.چقدر کارا هست که دخترونگی آدم رو با معنا تر میکنه.

دارم سعی میکنم بیشتر به ظاهرم برسم.هر کار میکنم میبینم وای من این چند وقته چقدر از خودم غافل بودم و چقدر کارا هست که باید بکنم تا ظاهرم بهتر شه.

خیلی امسال فوکوس میخوام بکنم رو اخلاقم و حتما ایشالا دکتر میرم تا تموم شه اون داستان به امید خدا.و میبینم چقد اخلاقای بد زیاد دارم که باید درست شه و چقد اخلاق خوب هست که باید کسب کنم.

تو درسم همینطور.

تو کارم همینطور.

پس چرا این همه بی کارم گاهی.

خداروشکر برعکس پارسال این موقع کع داغون بودم،امسال انگیزه ام زیاده و ایشالا که همینطور بمونه.

با اینکه خیلی چیزا سرجاش نیست و اتفاقا بد هم پیشرفته اما من امیدوارم و امیدمم به خداست.درست میشه ایشالا.من خودمو نمیبازم.

  • آناهید هیچی
  • ۰
  • ۰

شب امتحان خوب

با اینکه امتحان دارم و شب امتحان باز خوشحالم از اینکه بیکار نیستم و همش دارم این سوال رو از خودم میپرسم که تایمای دیگه با این حجم از بیکاری و بی هدفی چیکار میکنم.

همش دارم فک میکنم چه هدف جدید و هیجان انگیزی برای خودم بچینم که بعد از تموم شدن امتحانا و پروژه ها بازم سرم حسابی شلوغ باشه اینجوری تایمم پر باشه و یه زندگی فول هدفمند داشته باشم.کاش بتونم.

چندتا ایده دارم اما کار برام خیلی مهمه.ایشالا که وضعیت کارم خیلی جدی شه.چون بدون درآمد نمیشه خیلی از کارارو پیش برد و نمیخوام انقدر به بابام وابسته باشم.

همیشه کلی کار هستا ولی نمیدونم من جرا انقدر بیکارم.

  • آناهید هیچی
  • ۰
  • ۰

وقتی استرس میگیرم یوهو قفل میکنم.خیلی بده.هنوز کلی وقت هست معمولا اما من از شدت استرس هیچ کار نمیتونم بکنم.

چقدر نوشتن خوبه،این چند روزه که باز با نوشتن آشتی کردم چقدر حس خوب تری دارم.کاش همینطوری بمونم.

انسان خوبی باش اما وقتت رو برای اثباتش به دیگران تلف نکن،محمد رضا گفته هر وقت حوصله داشتین بشینین راجع به جمله های کوتاه بنویسین من امروز چند دقیقه ای رو به این اختصاص دادم و نشستم نوشتم و فکر کردم،یادم افتاد که چقدر زیاد تو این چند وقته برای اثبات خودم به دیگران دست از ارزش هام کشیدم یا اهدافم رو یادم رفته.میخوام دوباره برم دنبال هدف ها و ارزش هام باشم و نگاه به زندگی دیگران و اجبارها و نگاه های جامعه و اطرافیانم نداشته باشم(کلا منظورم اینه که من نمیخوام فعلا ازدواج کنم و میخوام به هدف هام اول برسم کاری ام به نگاه ها و حرف های عمه ها و بقیه دیوونه ها ندارم به اونا چه)

واینکه مطمئنم تو امتحاناتم موفق میشم.

  • آناهید هیچی